تعریف ارزش افزوده چیست؟
اگر نگاهی کلی و گذرا بر کتب اقتصاد کلان داشته باشیم و بخواهیم که ارزش افزوده را به زبان ساده بیان کنیم و از ورود به مباحث پیچیده مربوط به آن پرهیز کنیم، خواهیم دید که اقتصاددانان ارزش افزوده را چنین تعریف می کنند: ارزش افزوده عبارت است از ما به التفاوت ستانده و داده. به عبارت ساده تر و در عمل ارزش افزوده یعنی: فروش منهای خرید.
برای تبیین موضوع به مثال زیر دقت کنید: یک کارگاه کفاشی را در نظر بگیرید که اقدام به تولید کفش میکند. این کارگاه برای تولید یک جفت کفش احتیاج به مواد اولیه به شرح زیر دارد که هر کدام را به قیمتهائی که در فهرست زیر تهیه آمده است، خریداری مینماید:
۱- چرم رویه: ۳۵۰۰۰ ریال
۲- کفی کفش: ۲۵۰۰۰ ریال
۳- میخ کفاشی: ۱۰۰۰ ریال
۴- چسب کفاشی: ۸۰۰ ریال
۵- نخ کفاشی : ۵۰۰ ریال
بنابراین مجموع خرید این کارگاه کفاشی برای تولید یک جفت کفش ۶۲٫۳۰۰ ریال میباشد. بعد از انجام یک سری عملیات بر روی مواد اولیه خریداری شده، یک جفت کفش تولید میگردد. تولید کننده کفش، یک جفت کفش را به قیمت ۱۲۰٫۰۰۰ ریال میفروشد.
با توجه به تعریف مالیات بر ارزش افزوده که در صفحه قبل ذکر گردید، ارزش افزوده ایجاد شده توسط تولید کننده کفش عبارت خواهد بود از :
خرید ـ فروش = ارزش افزوده
ارزش افزوده = ۶۲۳۰۰ -۱۲۰۰۰۰=۵۷۷۰۰
فرآیند مذکور را در شکل ۱-۱ مشاهده میکنید
۲) مالیات بر ارزش افزوده چیست؟
بر مبنای تعریف فوق از ارزش افزوده، نوعی مالیات بر مصرف طراحی شده که هم اکنون در بیش از ۱۴۰ کشور جهان تحت عنوان مالیات برارزش افزوده به اجرا درآمده است. کشورهای فرانسه و آلمان از جمله اجراکنندگان اولیه این مالیات بوده و در کشورهای عضو اتحادیه اروپا همه این مالیات را پذیرفته و به اجرا گذاشتهاند. کشورهای نامزد عضویت در اتحادیه اروپا نیز همه به پذیرش و اجرای این نوع مالیات التزام دارند.
در ایران، پرداخت مالیات بر مصرف به شکلی که مستقیماً توسط مصرفکنندگان به فروشندگان پرداخت گردد و فروشندگان این مالیاتها را به نیابت از طرف دولت جمعآوری کنند و سپس آن را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار دهند، تاکنون وجود نداشته است. این بدان معنی نیست که ایرانیان کلیه مایحتاج خود را بدون پرداخت انواع مالیاتهای غیرمستقیم تأمین میکنند. برعکس، مصرفکنندگان ایرانی برای خرید فرآوردههایی چون نفت، نوشابه، سیگار، خاویار، الکل طبی و صنعتی، اتومبیل، تلفن، نوار ضبط صوت و تصویر، فولاد و سیمان و برای خرید خدماتی مانند ارتباط تلفنی، شمارهگذاری موقت و نقل و انتقال اتومبیل و شناورها، بطور غیرمستقیم، مالیات بر مصرف پرداخت مینمایند.
همینطور، هموطنان خریدار کالاهای وارداتی نیز برای صدها نوع کالاهای وارداتی حقوق گمرکی و سود بازرگانی و مالیاتهای غیرمستقیم مربوطه را میپردازند. این مالیاتها، برحسب وضعیت “کشش منحنیهای تقاضا و عرضه” در موارد بسیاری معمولاً بیشتر به بخشی از مصرفکنندگانی اصابت مینماید.
مالیات بر ارزش افزوده در واقع نوعی مالیات بر فروش کالا و خدمات چند مرحلهای است، که در طی مراحل زنجیره واردات/تولید/توزیع/مصرف با نرخ مالیاتی ثابت (غیرتصاعدی) اعمال میگردد ولی نهایتاً مصرفکنندگان نهایی تنها پرداختکننده واقعی آن میباشند. مبنای محاسبه این مالیات بهای کالا و خدماتی است که یا در داخل تولید میشوند و یا به کشور وارد میگردند و فروشندگان و یا ارائهدهندگان خدمات برای آنها صورتحساب صادر مینمایند. در این نظام مالیاتی هر یک از ارائه دهندگان کالا و خدمات که در این نظام مالیاتی از دید دولت مؤدیان مالیاتی تلقی میگردند، مکلف به نگهداری دفاتر حسابداری و در هنگام فروش مکلف به تهیه و صدور صورتحساب میباشند. در صورتحسابهای صادره بایستی مشخصات طرفین معامله، مشخصات کامل کالا همراه با قیمت و مالیات آن در ستونهای مربوطه، در چند نسخه ثبت شده باشد.
در هر یک از مراحل زنجیره به هم پیوسته تولید/توزیع، هر یک از بنگاههای اقتصادی در زمان خرید مواد اولیه و یا سایر کالاهای مورد نیاز، بهای کالای خریداری شده بعلاوه مالیات بر ارزش افزوده (که به صورت درصد ثابتی از بهای کالا میباشد) را به فروشنده کالا میپردازند. اما در زمان فروش کالا یا محصولات تولیدی علاوه بر بهای کالائی که به فروش میرسانند، مالیات بر ارزش افزوده متعلقه را نیز محاسبه و از خریدار کالای خود دریافت مینمایند. حال چون در این نظام مالیاتی، فعال اقتصادی نبایستی خود مالیاتی پرداخت نماید و بایستی مالیات تنها از مصرفکننده نهایی اخذ گردد، فعالان اقتصادی مالیات پرداختی بابت خرید مواد اولیه و سایر کالاها را از وجوه مالیات دریافتی از خریداران کالاها و دریافت کنندگان خدمات خود، کسر و تنها مابهالتفاوت را به خزانه دولت میپردازند. به این ترتیب هر فعال اقتصادی تنها به میزان ارزش افزودهای که توسط کارگاهش ایجاد میگردد مالیات به حساب دولت واریز مینماید و عمل انتقال مالیات از هر عنصر زنجیره تولید/توزیع به عنصر بعد تا زمانی که مالیات به مصرفکننده نهایی اصابت نماید، ادامه پیدا میکند و نهایتاً مصرفکننده نهایی که حلقه آخر زنجیره تولید/توزیع مصرف است، کل مالیات را که در مراحل مختلف زنجیره توسط عناصر زنجیره تولید/توزیع انباشته گردیده پرداخت مینماید.
جهت تیین موضوع، مثال سادهای بیان میگردد. این مثال به فرآیند تولید صندلی با فرض نرخ ۱۰% برای مالیات بر ارزش افزوده میپردازد. در یک نگرش ساده به این فرآیند، مراحل زیر را خواهیم دید:
مرحله اول : استحصال تنهدرخت از جنگل توسط بهره بردار جنگل و فروش آن به چوببری
مرحله دوم : تبدیل تنهدرخت به الوار توسط چوب بر و فروش آن به نجار
مرحله سوم : تبدیل الوار به صندلی توسط نجار و فروش آن به مصرف کننده نهایی
در مرحله اول، تنهدرخت توسط بهرهبردار جنگل به قیمت ۱۰۰۰ تومان به چوببر فروخته میشود. به فرض اینکه چوب جنگلی بوده و بدون پرداخت به هزینهای برای مواد اولیه تهیه شده باشد، با توجه به قیمت تنهدرخت، ۱۰% آن بعنوان مالیات بر ارزش افزوده (۱۰۰ تومان) به سازمان امور مالیاتی پرداخت میشود. قیمت چوب به اضافه مالیات (۱۰۰+۱۰۰۰) برابر ۱۱۰۰ تومان میشود. یعنی نجاری مبلغ ۱۱۰۰ تومان به بهرهبردار جنگل میپردازد که ۱۰۰۰تومان آن بابت کالا و ۱۰۰تومان دیگر مالیات بر ارزش افزوده میباشد. شکل ۱-۲ بیانگر محاسبات مربوط به این بخش از فرآیند میباشد.
شکل ۱-۲ : محاسبات مالیات بر ارزش افزوده در فرآیند استحصال و عرضه تنهدرخت
در مرحله دوم چوببر، تنهدرختی را که به قیمت خالص ۱۰۰۰ تومان خریده است با بکارگیری عوامل تولید به الوار تبدیل میکند و آن را به قیمت خالص ۱۵۰۰تومان به نجار میفروشد. نجار بهای کالا به اضافه ۱۰% مالیات بر ارزش افزوده (۱۵۰+۱۵۰۰) یعنی ۱۶۵۰ تومان را به چوببر میپردازد. چون در نظام مالیات بر ارزش افزوده چوببر نباید پرداختکننده اصلی مالیات باشد، چوببر از محل ۱۵۰تومان مالیات دریافتی، ۱۰۰تومان مالیاتی را که قبلاً بابت الوار پرداخت کرده است را کسر مینماید (۱۰۰-۱۵۰) و ۵۰تومان باقیمانده را به دولت پرداخت مینماید. شکل ۲-۲ عملیات این بخش از فرآیند را نشان میدهد.

شکل ۲-۲ : محاسبات مالیات بر ارزش افزوده در فرآیند تولید و فروش الوار
در مرحله سوم نجار با الواری که به قیمت ۱۵۰۰تومان خریداری کرده است صندلی تولید کرده و به قیمت ۱۹۰۰تومان به مصرفکننده نهایی میفروشد. ارزش افزوده این مرحله ۴۰۰تومان است. قیمت محصول به اضافه ۱۰% مالیات (۱۹۰+۱۹۰۰) برابر ۲۰۹۰تومان میشود. نجار ۱۹۰تومان مالیات بر ارزش افزوده از مصرفکننده نهایی میگیرد و ۱۵۰ تومان مالیاتی که قبلاً به چوببر پرداخت کرده بود را از آن کسر مینماید. پس مالیات خالص این مرحله (۱۵۰-۱۹۰) برابر ۴۰ تومان میشود که توسط نجاری به دولت پرداخت میگردد. (شکل ۳-۲ این بخش از فرآیند را نمایش میدهد) مالیاتی که در مراحل سه گانه فوق توسط عناصر زنجیره تولید به حساب دولت واریز گردیده است جمعاً برابر ۱۹۰تومان (۵۰+۴۰+۱۰۰) میگردد، که کلاً توسط مصرفکننده نهایی پرداخت میگردد. یعنی هر عنصر در این زنجیره فقط مالیات بر ارزش افزوده را به طرف مصرفکننده به حرکت درآورده است و در واقع تنها مصرفکننده، پرداخت کننده مالیات بوده است که مالیات متعلقه به کل فرآیند را به میزان ۱۰% (۱۹۰تومان) بهای محصول نهایی پرداخت نموده است.

شکل ۳-۲: محاسبات مالیات بر ارزش افزوده در فرآیند تولید و فروش صندلی
چنان که ملاحظه میگردد، در اینجا انتقال مالیات به جلو انجام شده، یعنی نهایتاً سنگینی تمام مالیات بر عهده خریدار نهایی قرار گرفته است. همانطور که مثال فوق نشان میدهد، عاملین اقتصادی از تولیدکننده گرفته تا خرده فروش هیچ گونه مالیاتی را از حساب خود پرداخت نمیکنند و هر مؤدی مالیات بر ارزش افزوده در زنجیره تولید/توزیع فقط مالیات را به عامل بعدی منتقل میکند تا نهایتاً به مصرفکننده نهایی برسد. با دقت در مثال فوق متوجه خواهیم شد که با توجه به اینکه کل مالیات پرداختی مؤدی بابت نهادهها بعنوان اعتبار مالیاتی وی به وی مسترد میگردد، سیستم مالیات بر ارزش افزوده مبتنی بر عدم انباشت مالیات است. یعنی بابت هر کالا کلاً فقط به میزان بهای محصول نهایی مالیات پرداخت میگردد، چه این محصول در یک مرحله تولید و به مصرفکننده نهایی عرضه گریدده باشد و چه طی چندین مرحله از مواد اولیه به محصول واسطهای و نهایی تبدیل و طی چندین مرحله دیگر مراحل توزیع را پشتسر گذاشته به مصرفکننده نهایی برسد.
۳) چرا مالیات بر ارزش افزوده را باید اجرا نمود؟
امروزه با تکیه صرف بر درآمدهای نفتی که ذخایر آن محدود و پایان پذیر و قیمت بینالمللی آن نیز متغییر میباشد، نمیتوان ابزار لازم جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی دراز مدت در کشور را فراهم نمود. مسئولیتهای گسترده دولت در زمینههای متفاوت و خصوصاًًًً انتظار جامعه از دولت که استقرار امنیت، امکانات رفاهی و درمانی، آموزش و … آحاد جامعه میباشد، هزینههای سرسام آوری را بر دولت تحمیل مینماید که تأمین آن از محل درآمدهای فروش نفت به هیچ وجه درست نمیباشد. میزان درآمدهای مالیاتی نیز که منبع صحیح تأمین این هزینهها برای دولتها میباشد، در سالهای گذشته به هیچ وجه تکافوی هزینههای جاری دولت را نمینماید. بدین لحاظ دولت از سالهای پیش در فکر تغییر و اصلاح ساختار نظام مالیاتی کشور که حداقل عوارض را برای فعالیتهای اقتصادی مولد در کشور داشته و موجب افزایش درآمدهای مالیاتی دولت گردد، بود. لیکن به جهت درگیر بودن کشور در جنگ تحمیلی و سپس دوران سازندگی پس از آن شرایط لازم جهت اجرای آن فراهم نگردید.
در سالهای اخیر دولت جمهوری اسلامی ایران ابتدا بر اساس مفاد برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و مطالعه در مورد نظامهای نوین مالیاتی توصیه شده در قانون مزبور و سپس تأکیدات برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در زمینه توسعه درآمدهای مالیاتی و تأمین هزینههای جاری دولت از محل مالیات و مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام مبنی بر اجرای مالیات بر ارزش افزوده بعنوان یکی از سیاستهای راهبردی نظام جمهوری اسلامی ایران و با بررسی نظامهای مالیاتی در کشورهای پیشرفته، بر آن شده که نظام جدید مالیات بر ارزش افزوده را در کشور مستقر سازد. این نظام جدید که مبنای آن «خود اظهاری» مالیاتی است بر جلب مشارکت و همکاری هر چه بیشتر مؤدیان تکیه دارد.
مشارکت مؤدیان در اجرای این نظام مالیاتی موجب بالا رفتن روحیه مسئولیتپذیری و تمکین از قانون و نهایتاً منجر به ارتقاء بهروری میگردد.
نگرشی به برخی دلایل و مزایای استقرار نظام مالیات بر ارزش افزوده در کشور
– بخشی از اصلاحات برنامهریزی شده برای ساختار مالیاتی کشور (Tax reform)
– عدم اعمال فشار بر تولیدکنندگان و سایر فعالان اقتصادی و انتقال بار مالیاتی از تولیدکنندگان به مصرفکنندگان
– ایجاد منبع درآمدی جدید ثابت و قابل اتکا برای دولت
– شفافسازی مبادلات و فعالیتهای اقتصادی و شناسایی هر چه بیشتر مودیان مالیاتی
– گسترش پایه مالیاتی
– پایین بودن هزینه وصول به دلیل مشارکت فعال مودیان
– جلوگیری از مالیات مضاعف (مالیات بر ارزش افزوده خصوصیت آبشاری نداشته و در نتیجه موجب تعلق مالیات مضاعف و مالیات بر مالیات بر یک محصول نهائی در فرآیند تولید نمیگردد)
– تشویق صادرات (از طریق تعلق نرخ صفر و استرداد مالیات پرداختی بابت نهادهها)
– حداقل تأخیر در وصول درآمدهای مالیاتی (دورههای وصول کوتاه مثلاً ۲ ماهه)
– به دلیل مقطوع بودن نرخ محاسبه آن ساده بوده و زمان لازم جهت قطعیت یافتن آن کوتاه میباشد.
– به بهبود بهرهبرداری از فنآوری اطلاعات در نظام مالیاتی کشور کمک مینماید.
– توصیه موکد در گزارشات اقتصاد سنجی بین المللی
– تسهیل ورود به پیمانهای منطقهای و بینالمللی